خطبه های نمازجمعه شهرستان عباس آباد 25/1/96

ساخت وبلاگ

خطبه های نمازجمعه شهرستان عباس آباد 25/1/96

خطیب ارزشمند حجت الاسلام والمسلمین سیدمصطفی محمدی امام جمعه شهرستان عباس آباد

مشروح بیانات در خطبه دوم نمازجمعه شهرستان عباس آباد

خودم و همه نمازگزاران جمعه این هفته را به تقوی ،به مبارزه با نفس اماره و دوری از گناه و نظم در امورات زندگی دعوت و سفارش می کنم.

انسان متقی دنباله روی پاکان عالم است، دنباله روی کسانی است که حافظ و نگهبان ارزش ها باشند،انسان متقی به دنبال انسانهایی هستند که اهل تقوی هستند،وقتی در حالات و احوالات پاکان عالم دقت می کنیم عملکرد آنها را بررسی می نماییم ،عملکرد آنها نشان می دهد که توجه عظیمی به ارزش ها داشتند،اعتبار فوق العاده ای در زندگی شان برای ارزش ها قائل بودند هم در بدست آوردن ارزش ها که حاضر بودند جانشان را معامله کنند،هم در حفظ ارزش ها و هم در انتقال ارزش ها به دیگران عجیب اهمیت می دادند اینها پاکان عالمند که برای بدست آوردن ارزش ها برای حفظ و انتقال آن تلاش می کنند اگر همه زندگی خود را بدهند نمی گذارند خدشه ای در یکی از ارزش ها ایجاد شود که در تاریخ بسیار زیاد دیدیم.

نمونه اش وجود نازنین امیرالمومنین است قبل از اینکه وارد اصل بحث و مبحث بشوم شما را توجه بدهم به جامعه امروز که ببینیم این همه سرو دست شکستن و دویدن و عشق ورزی ،پشت و هم اندازی و دزد و کلک بازی در دنیای امروز برای اشغال یک صندلی را به تماشا بنشینیم آن هم گاهی یک صندلی محدود که خودشان هم می دانند زمانش محدود است که برای چهار سال چه پول هایی خرج می کنند ،چه تبلیغاتی انجام می دهند،چه پشت هم اندازی هایی دارند،چه دارو دسته بازی هایی دارند،چه کلاه برداری هایی می شود،چه گل زدن هایی می شود که گاهی جوان های ما را ابزاری برای رسیدن فردی به صندلی به کار می گیرند،چه کارهایی که نمی کنند در دنیای امروز ما همه شاهدیم که در امریکا،در اروپا،در افریقا و آسیا و در کشور خودمان که جلوی چشم همه ما است که برای صندلی چه می کنند.

نکند برخی برای رسیدن به صندلی تمام ارزش ها را زیر پا بگذارند این معلوم است که هدف فقط رسیدن به آن صندلی است گرچه همه چنین نیستند برخی برای خدمت آمدند بگردید در بین همه کاندیداهایی که حالا در شوراهای شهر و روستا شرکت می کنند یا برای ریاست جمهوری شرکت می کنند یا در انتخابات های دیگر نمایندگان مجلس ببینید چه کسانی صادق هستند با مردم رو راست هستند؟اهل دزد و کلک بازی نیستند،به مردم دروغ نمی گویند در مسیر ولایت و در مسیر انقلاب هستند،به بیان دیگر انقلابی هستند.

این کلام آقا را تابلو کردیم و در مسجد گذاشتیم که در مرآ و منظر همه من و شما باشد که رهبری عظیم الشان انقلاب اسلامی حضرت آیت الله امام خامنه ای نائب المهدی(عج)مدظله العالی می فرماید:ما هرجا یک مدیریت انقلابی ،فعال و پرتحرک داشتیم کار پیش رفته است،هرجا مدیریت های ضعیف،بی حال،ناامید،غیرانقلابی و بی تحرک داشتیم کارها متوقف یا به انحراف رفته است .

مدیریت انقلابی،مدیریت دروغ نیست،مدیریت انقلابی،مدیریتی است که مردم را از خودش می داند و با مردم رو راست است،مدیریت انقلابی در مقابل مردم کار محرمانه ندارد چون همه نظام را مال مردم می داند.پس باید به دنبال کسانی رفت که برای خدمت و حفظ ارزش ها آمده باشند،جوان های ما دقت کنند کسانی را به صندلی برسانید که حافظ ارزش ها باشند به دنبال کسانی باشید که وقتی به صندلی رسیدند انقلابی بمانند،انقلابی عمل کنند و انقلابی حرف بزنند ،انقلابی درمقابل دشمن بایستند (تکبیرحضار)

کسانی را انتخاب کنید که بدانند برای این صندلی و مسئولیت خون ها ریخته شد و حافظ خون شهدا باشند حالا این داستان تاریخی را بشنوید.

وقتی عمربن خطاب در بستر مرگ قرار گرفتند وصیت کرده بودند که بعد از مرگش برای تعیین خلیفه شورای شش نفره تشکیل بدهند،که افراد این شورا عبارت بودند از عثمان بن عفان، طلحة بن عبیدالله، زبیر بن عوام، سعد بن ابی وقاص، و عبدالرحمان بن عوف و وجود نازنین امیرالمومنین علی بن ابی طالب وصیت کرده بود که بعد از دفن من این شش نفر را خبر کنید در یک جایی به نام شورا بنشینند درب را ببندید مامور شمشیر به دست پشت درب قرار بدهید روز اول اگر اینها از بین خودشان یک نفر را به عنوان خلیفه تعیین کردند خوب حکومت به جریان طبیعی ادامه پیدا می کند اگر روز اول نشد روز دوم به اینها فرصت بدهید که از بین خودشان خلیفه ای مشخص کنند اگر مشخص کردند که فبها و اگر روز دوم هم انتخاب نکردند بگذارید یک روز دیگر هم بنشینند روز سوم اگر تعیین کردند خوب کسی بر شما حاکم می شود اما اگر بعد از سه روز این شش نفر با هم توافق نکردند و کسی را انتخاب نکردند درب را باز کنید هر شش نفر را گردن بزنید و خودتان یک نفر را به عنوان خلیفه تعیین کنید.این وصیت عمر بود.

گفتند شما شش نفر را تعیین کردید اگر سه نفر یک طرف ماجرا قرار گرفتند و سه نفر یک طرف دیگر ماجرا قرار گرفتند و به یک نفر رای دادند آن وقت تکلیف چه می شود.گفت :ببینید آن طرف که عبدالرحمان بن عوف است رای آن ارجحیت دارد.

عبدالرحمان بن عوف چه رجحانی بر دیگران داشت؟ آیا افضل بر دیگران بود؟ آیا اعلم بر دیگران بود؟ آیا اورع بر دیگران بود؟ با ورع تر بود؟ با تقواتر بود؟ با سوادتر بود؟ شجاع تر بود؟

که نبود چون در بین اینها وجود نازنین امیرالمومنین بود داماد پیغمبر توصیه شده پیامبر بود ،زبیربن عوان بود که مجاهد فی سبیل الله بود شمشیرش سیف الاسلام بود،طلحه جنگجوی زمان پیامبر بود که پیامبر او را طلحه الخیر نامبرده بود ،سعد ابی وقاص بود که فاتح جنگ های اسلام بود.

حال برای چه عمر گفت رای عبدالرحمان بن عوف ارجعیت دارد؟

برای اینکه عبدالرحمان بن عوف به عثمان نزدیک تر بود،فامیل عثمان بود،یعنی می خواستند یک جوری این شورا رقم بخورد که حکومت به علی نرسد،طوری پیش برود که خلافت به خاندان نبوی نرسد.

اینها آمدند نشستند وجود نازنین امیرالمومنین را هم خبر کردند که امیرالمومنین در مزرعه اش در حال کار بود و جریان را به ایشان گفتند آمد در دم شورا ، بیل و کلنگ خود را گذاشت رفت داخل شورا شد،عبدالرحمان بن عوف برگشت به این پنج نفر گفت من از جانب شما وکیل بشوم کار را سریع تمام می کنم و خاتمه می دهم حل و فصل می کنم،همه گفتند باشد وجود نازنین امیرالمومنین هم یک رای داشت ایشان هم گفتند باشد،عبدالرحمان ابن عوف پیر مرد بود دیگر توان و قدرتی نداشت که بتواند که مثلا قدرت را بدست بگیرد فکر می کرد که نمی کشد و می دانست که دیگران هم به او رای نمی دهند،گفت حالا یک نفر حاکم بشود دور و اطرافش می چرخیم یک لفت و لیسی هم ما می کنیم خیلی خودمان را به زحمت نمی اندازیم یک کسی این بار حکومت را بکشد و ما هم بغل این بار می نشنیم و از این بار هرچه می خواهیم می بریم خدا برکت بده علی برکت الله

مثل همین هایی که امروز هستند در انتخابات دنبال برخی می گردند که منفعتی بدست بیاورند،دنبال کسی هستند که فردا رانت استفاده کنند مردم را ترغیب می کنند که فلانی رای بگیرد،فلانی رئیس جمهور بشود،فلانی به کرسی بنشیند چون نون شان تو روغن باشد چون صندلی ایشان حفظ می شود،می گوید تلاش کنیم فلانی بگیرد،فلان تفکر بگیرد کار نداریم که نظام را دارند به لبه  پرتگاه سقوط می برند،کار ندارند به اینکه تمام نظام را در دامن امریکا قرار می دهند،می گویند اینها بگیرند تا ما صندلی مان حفظ بشود یا شورا را فلانی و فلانی و فلانی بگیرند که فامیل ما هستند ،فردا جواز می خواهیم چی می خواهیم ....

این تفکر را دارند به فکر شهرشان نیستند.

عبدالرحمان بن عوف گفت که من هم یکی را انتخاب می کنم که به درد من بخورد حالا فردا سرش منت بگذارم که من من بگویم انتخابش کردم،دستش را به طرف امیرالمومنین دراز کرد و گفت : أبايعك على كتاب الله وسنة رسوله وسنة شیخین علی با تو بیعت می کنم که امروز حاکم مملکت اسلامی بشوی به شرطی که براساس کتاب خدا و سنت رسول الله و سنت شیخین عمل کنی و اگر من با تو بیعت کنم بقیه هم با تو موافق هستند و با تو بیعت خواهند کرد.

اما امیرالمومنین فرمودند :من خلافت می کنم براساس کتاب خدا و سنت رسول الله، اما  من سنت شیخین سنت ابابکر و عمر را قبول ندارم،گفتند حالا قبول کن ،امام فرمودند نه من قبول نمی کنم،دروغ هم نمی گویم،علی بن ابی طالب اینجا می توانست یک ارزش که صدق است از آن چشم بپوشد به یک معصیت که دروغ هست تکیه کند و بگوید چشم وقتی مسلط بر امور شد بگوید ما را به شیخین چه کار! حالا یک دروغی ما در آن مجلس گفتیم دلتان را خوش کردیم که حکومت را به من دادید الان هرکسی اعتراض دارد می دهم مثلا دهانش را بدوزند،مگر بعد از عمر به سنت شیخین عمل کرده بود که حتی به کتاب خدا یا به سنت پیامبر عمل نکرده بود گفت علی تو هم دروغ می گفتی اما علی دروغ نمی گوید بخاطر حکومت ،بخاطر ریاست ،بخاطر مقام ،بخاطر صندلی.

 شما از صندلی داران عالم و انسان هایی که به دنبال صندلی هستند بپرسید چه نظری به علی می دهید من شک ندارم چه مسلمان و چه غیر مسلمان به امیرالمومنین می گویند علی جان یک دروغ را قبول کن،دروغ را بگو سرکار که آمدی بزن زیر آن و آن را ول کن. ما همه همین کار را داریم می کنیم مگر آسمان به زمین آمده است.

کدام کاندیدا را دیدید که پس از انتخابات به وعده اش عمل کرده بود که شما دومی باشید علی جان ما برای صندلی صدهزار دروغ به این ملت می گوییم بعد هم می آییم سرکار ،مگر طوری شده تا به الان؟

آقا قول می دهد تورم را ازبین می برم.

بیکاری را ازبین می برم.

آیا این کار را کرده اند؟

اقتصاد را در ظرف صد روز من درست می کنم.

آیا اینکار را کرده اند؟

یک فقیر در جامعه نمی گذارم باشد.

بیکاری را ازبین می برم.

آیا برده اند؟

فلان جا کمربندی درست می کنم،جاده شمال تهران را پیگیری می کنم، فلان کارنجات صنعتی را من فعال می کنم،شهرتان را من گلستان می کنم،فرزندانتان را مشغول به کار می کنم.

کدامشان انجام شد؟

اما اهمیتی که امیرالمومنین به ارزش ها می دهد می گوید کل این مملکت از دستم برود،حکومت بر این جامعه برود،خزانه مملکت برود تا فردای قیامت خدا علی را به دروغ سرزنش نکند.که نمی ارزد که در صحنه محشر بگوید علی جان تو 63 سال عمرت چرا یک دانه دروغ گفتی. از گناه چگونه خودم را راحت کنم با عرق خجلتش چه کنم.

به عبدالرحمان بن عوف گفت نه روش حکومت من قرآن است و روش پیامبر،من روش آن دو را قبول ندارم. عبدالرحمان بن عوف دستش را بیرون کشید و به سمت عثمان برد و به عثمان گفت این شرایط را قبول داری؟ عثمان هم گفت بله،گفت چندتا بله می خواهی تا بگویم.دوباره رو کرد به علی گفت آقا حکومت است،ریاست هست،به قول معروف ریاست جمهوری،امپراتوری اسلام هست مرغش دارد در بالای سرت پر می زند پرش ندید قبول کن.

عبدالرحمان بن عوف خیال کرد که دهانش را پر کند و بگوید ریاستاست،کاخ مدینه است امیرالمومنین دلش می لرزد و روحش سست میشود و می گوید باشد قبول کردم.اما بار دوم فرمود نه و بار سوم هم فرمود نه .

تمام شد و عثمان شد خلیفه مسلمین. امیرالمومنین از اتاق بیرون آمد کلنگ و بیل را برداشت و دوباره به صحرا برای کشاورزی رفت.علی و دروغ نه ، علی و صدق .دوازده سال دیگه در خانه نشست برای اینکه یک دروغ نگفت.

امروز برای گرفتن رای دروغ می گویند،همدیگر را تخریب می کنند،افترا می بندند،ارزش ها را زیرپا له می کنند.اما شما بگردید به دنبال کسانی که حافظ ارزش ها باشند.به مردم دروغ نگویند.حالا ببینید مسئولین یاد گرفتند تو چشم مردم زل می زنند با پرویی و دروغ می گویند البته این یک استراتژیک غرب برای پیروزی در انتخابات هست که می گویند اگر می خواهی در انتخابات پیروز شوید تو چشم مردم نگاه کنید و با شجاعت دروغ بگویید آن وقت ببینید به تو رای هم می دهند.

این برای مسلمان ها نیست ما مسلمان ها دروغگو را دشمن خدا می دانیم وقتی در انتخابات وعده می دهید وعده دروغ ندهید،وعده ای بدهید که قابل اجرا باشد که رهبری معظم در 14 خرداد 92 قبل از انتخابات گذشته فرمودند به نامزدهای گوناگون عرض می کنم جوری حرف بزنید که اگر در آینده نوار امروز شما را جلوی شما گذاشتند یا پخش کردند شرمنده نشوید،جوری وعده بدهید که اگر چنانچه آن وعده را بعدا به رخ شما کشیدند مجبور نشوید تقصیر را به گردن این و آن بگذارید که نگذاشتند و نشد که کاری که می توانیم انجام بدهیم وعده بدهید.

حالا بعد از چهار سال وعده های دولت را ببینیم و قضاوت کنیم.من امروز نمی خواهم خیلی در این باره بحث و بررسی کنم کار نداریم به این موضوعات شما مردم خودتان می توانید قضاوت کنید: گفتند:

ارزش پولتان را بالا می بریم،ارزش ریال ایران را بالا می بریم.

ارزش ریال ایران چه شده است؟

گفتند پاسپورت و ویزای ایران را به جایگاه خودش برمی گردانیم.

ارزش ویزای ایرانی باید بالا برود.

آیا ارزش ویزای ایرانی بالا رفت یا پایین تر آمده است؟

در عربستان جوان ایرانی را تجاوز می کنند،صدها زائر ایرانی کشته می شوند که حتی وزیر ایرانی را راه نمی دهند که برای بررسی مشکلات به عربستان برود.

همین روزها دید جوان ایرانی را جلوی چشم همسرش در مرز ترکیه کتک می زنند کجا ارزش ویزای ایران بالا رفته است؟

حتی ارزش جایگاه ریاست جمهوری را پایین آوردند وزرای رئیس جمهور را به عربستان راه نمی دهند می روند جلوی امیر همیشه مست کویت زانو می زنند که واسطه بشود و راهشان بدهد.

نماینده ایران در سازمان ملل را راه ندادند که مجبور شدند نماینده ایران در سازمان ملل را عوض کنند.

رئیس جمهور به چین می رود در شانگهای چین پیاده می شود چه کسی باید به استقبال رئیس جمهور بیایددر بندر شانگهای چین معاون شهردار شانگهای چین به استقبال رئیس جمهور شما می آید نه رئیس جمهور آن کشور ،نه وزیر آن کشور ،نه مدیرکل ،نه استاندار، نه شهردار بلکه معاون شهردار یک شهر اینقدر جایگاه ریاست جمهوری ما را پایین آوردند.

در سیاست خارجه حتی کشورهای کوچک مثل بحرین هم برای ما خط و نشان می شکند.

کشور جیبوتی با ایران قطع رابطه می کند.جیبوتی که ساختمان مجلس شورای شان را ایران ساخته است.اما امروز او هم برای ما کسی شده است.

سیاست خارجی ما هم موفق نبوده است.

در ایتالیا رئیس جمهور ما را بردند زیر شکم مجسمه اسب سرباز ایتالیایی فاتح ایران نشاندند که قرارداد امضاء کنند که ما را تمسخر کنند.اینها در همین دوران اتفاق افتاده است.

و آن خانم خارجی با لباس خوابش در دفتر رئیس جمهور ما می آید و آن خانم دیگری که بدون شلوار در مقابل رئیس جمهور ما می نشیند اینها بی احترامی به ماست.

گفتند ارزانی می آوریم گرانی را ازبین می بریم اشتغال ایجاد می کنیم اما به کدام وعده عمل کردند مقام معظم رهبری در پیام نوروزی از گرانی، از بیکاری و از تبعیض و از آسیب های اجتماعی گله مند نبودند پس به وعده هایتان عمل نکردید.

اما امروز رئیس جمهور ما در مقابل 80 میلیون ایرانی اینگونه سخن می گوید که ما شرمنده مردم نیستیم ما به وعده هایمان عمل کردیم و شرمنده شما نیستیم.

این صدق است یا کذب است؟ قضاوت با مردم .

شما ببینید بعد از چهار سال این وعده های دولت و وعده صد روزه را بررسی کنید مگر قبل از انتخابات نگفته بودند که ما صد روزه مشکل اقتصادی کشور را حل خواهیم کرد در برنامه کوتاه مدت دولت تدبیروامید تحول اقتصادی ایجاد می کنیم چه شد؟

امروز بعد از چهار سال رئیس جمهور ما می گوید ده رئیس جمهور دیگر بیاید نمی تواند مشکل کشور را حل کند.

شمایی که ادعا می کردید مشکل کشور را صد روزه حل می کنید اگر چه حل نکردید گرانی ،تورم ،بیکاری ،رکود،فقر در جامعه افزایش پیدا کرد کارخانجات صنعتی با قدمت ده ها ساله و صدها ساله در این کشور تعطیل شد و همه این مشکلات را به گردن دولت قبل انداختید حالا می گویید چهل سال هم بشود مشکل اقتصادی این کشور حل نمی شود.

خبرنگار از رئیس جمهور می پرسد مگر شما وعده صد روزه تحول اقتصادی را نداده بودید چرا امروز می گویید ده رئیس جمهور دیگر هم نمی تواند مشکل اقتصادی کشور را حل کند ؟

رئیس جمهور وعده صد روزه را انکار می کند. و می گوید آدمی که عقل ندارد وعده صد روزه می دهد،مگر من عقل ندارم که بگویم مشکل کشور را صد روزه حل می کنم .

حرف ضبط شده شما که امروز انکار می کنید و بعد می گویید صد سال دیگر هم مشکل اقتصادی کشور حل نخواهد شد.

اما آقای رئیس جمهور ! اگر اقدام و عمل را در اقتصاد و مقاومتی اجرایی می کردید.

اگر طرح رهبری را اجرایی می کردید.

اگر این نسخه شفا بخش یعنی اقتصادمقاومتی اجرایی می شد اقتصاد کشور نجات پیدا می کرد.(تکبیرحضار)

در زمینه اقتصاد اسلام برنامه دارد شما برنامه اقتصادی اسلام را اجرایی کنید.

امام جمعه شهرستان عباس آباد...
ما را در سایت امام جمعه شهرستان عباس آباد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : smmohammadi9300a بازدید : 169 تاريخ : يکشنبه 7 خرداد 1396 ساعت: 13:28